عزت

طعم عزت را تنها زمانی خواهی یافت که دیگر به تملق نیازی نداری،

زمانی که تنها به یک مبدأ امیدوار شدی و به یک مبدأ نیازمند شدی، تمام قدرت را یافته ای.

متملق کسی است که نمی تواند قدرت درونی خویش را بیابد. و وقتی که نتوانست بیابد تضعیف می شود.

نیرومند ترین انسان کسی است که امیدش را از دست ندهد.

تنها کسی امیدش را از دست می دهد که دل ( درون ) خویش را کشف نکرده باشد.

تنها نوری که می تواند انسان را در ظلمات راه ببرد، دل پاک است.

آنکه نیاز به قدرت و مدح شدن دارد، ذلیلترین انسان است.

ابلیس تنها، سخنگوی خودش است. اما وای به حال این انسان که سخنگوی هزاران کس است(دل، نفس، ...).

ای انسان، اگر خار بوته هستی، اگر تمام عالم گلبوته باشند، نمی توانند تو را به گلبوته بودن بکشانند. و اگر گلبوته هستی، تمام عالم نمی توانند تو را به خار بوته بودن بکشانند.

اگر انسان گناه را بشناسد، می تواند از آن رهایی بیابد.

ولی زمانی که گناه را نمی شناسد کی می تواند از آن رهایی یابد.

خلوص، دل انسان را به بزرگی آسمان کرده و تبدیل به خروش اقیانوس می کند.

دین ارثیه نیست، بلکه عصاره ای است که انسان آن را از فطرت خویش بیرون می آورد. و زمانی که از فطرت بیرون آمد، آن دین را انسان هرگز به یغما نمی دهد.

یک تپش دل، اگر بداند که چرا می تپد، تبدیل به یک شمع می شود در تمام ظلمت تاریخ.

یک تحفه کوچک :

«آن کس که به فریاد دلش بیدار نشود، به فریاد دیگران نیز بیدار نخواهد شد».

تمام پیامبران تنها، تلنگر می زنند تا به فریاد دلت بیدار شوی. و آنکس که با تلنگر بیدار نمیشود او مرده است.

اگر یک تپش دل بیدار باشد، انسان را از فرش تا عرش می رساند.

ذلت از آنجا می آید که انسان فریاد و دعوت دل خویش را نمی شنود.

آنکه به پاداش خدا حرکت می کند عزیز است، و آنکه به پاداش دیگران حرکت می کند ذلیل است.

اگر دوست می شنود کافیست. واگر دوست نمی شنود هیچ چیزی کافی نیست.

دوستدارانم چه زیادند و آنان که دردم را می شناسند چه کم.

اعتماد به نفس و عشق زمینی!

30 اصل برای اعتماد به نفس بالا    

1- اصل یاد و اتکال به خداوند و اعتماد به قدرت و یاری و حمایت او
2- اصل آگاهی و اشراف و بصیرت لحظه به لحظه به خود
3- اصل تغییر در الگوها و ایجاد نشانه ها
4- اصل خودیابی( من کیستم؟)- قائم مقام ومحبوب خداوند( عزت نفس)
5- اصل احساس خود شایستگی، خودسالاری و احساس شخصیت
6- اصل عدم مقایسه خود با دیگران
7- اصل خودباوری و خودمحوری بعدازخدا محوری
8- اصل داشتن هدف و برنامه در زندگی
9- اصل تمیزی و ظاهر
10- اصل تعریف از خود و دیگران
11- اصل تشویق خود و دیگران
12- اصل تعهد به قول و صداقت و راستی
13- اصل عدم انجام عمل خلاف و عذرخواهی
14- اصل نظم وانضباط کاری
15- اصل دانش و تجربه
16- اصل مدیریت زمان
17- اصل مدیریت اولویت ها
18- اصل اقتدار در مقابل ضعف
19- اصل یقین در مقابل تردید
20- اصل احساس رهبری و مدیریت
21- اصل مسئولیت پذیری
22- اصل سلامت و نگهداری از جسم
23- اصل تبسم
24- اصل ابراز عشق به دیگران و متذکر شدن ویژگیهای مثبت آنان
25- اصل نگاه به دیگران ( در عین تواضع بزرگی خود را در دل حس کنید)
26- اصل عدم تأخیر
27- اصل قاطعیت و گفتن نه
28- اصل عدم شماتت و سرزنش خود و دیگران
29- اصل کمک به دیگران و بخشایش
30- اصل ژست و حالت بدنی

شناخت دنیای درون

[     قدرت فکر ، چیزی غیر از امواج انرژی زا نیست .

[     از نظر روحی می دانیم که ضمیر ناخودآگاه تابع قدرت روح شخص است و اگر فردی بتواند بر قدرت روحی خویش تسلط یابد. اعمال و افعال ضمیر ناخودآگاه را نیز تحت کنترلف خودر در می آورد . لذا اگر خواسته باشددر محلی از بدن ده ، سلولیهای بیشتریا قوی تری ساخته شوند با نیروهای عقلی و روحی و ذاتی خویش قادر به اجرای آن خواهد شد و سپس با انجام چنین عملی ، می تواند سلامت یا آرامش را به عضو یا ارگانی که ناراحت است باز گرداند و اجرای چنین عملی ، معمولا توسط هر روحی برمی آید حال این روح می تواند مربوط به یک فرد زنده یا مرده باشد.

[     رنگ قرمز گاهی تاثیر زیادی دارد که باعث می شود فشار خون بالا رود و تغییراتی در تعداد تنفس و ضربان قلب آنان بوجود می آید روی اعصاب سمپاتیک اثر می گذارد.  آبی پر رنگ برخلاف امواج رنگ فوق ، موجب کاهش فشار خون در اشخاص می گردد و بر روی سیستم تنفس نیز اثر مثبت می گذارد و آنرا آرامتر از حد معمول می نماید.

[     حیات هر شخص به سه مطلب یا نیرو و حقیقت اصلی مربوط است و آنها هستند که موجب ادامه زندگی و حرکت فردی می گردند و عبارتند از : خدا ، روح و جسم ـ (روح و روان ) قسمت اول جزو انرژی های پنهان خلقت هستند و سومی انرژی ظاهری ماده . قسمت اول و دوم دارای تعقل ، تفکر ، شعور ،‌باطن و ظاهر ، حرکت و ..... می باشند . آن دو نیرو به جسم مادی حرکت می دهند .

[     ضمیر ناخودآگاه یا ضمیر باطن ، این ظمیر در تمام طول حیات یعنی در موقع خواب و بیداری اشخاص ، بیدار و فعال است و عملیات خود را در جهت بازسازی و کنترل تمام اعضای بدن انجام می دهد و زمانی که خود فرد نسبت به این امر هیچگونه آگاهی یا شعوری ندارد. کمی بتواند به خودشناسی برسد و در این راستا بر ضمیر ناخودآگاه خویش غلبه یابد تا اخر عمر ، ضعف روحی ندارد